دومين سالگرد مشعل 4
سراج الدين اديب سراج الدين اديب


مبارک بادا، سالروز« مشعل » آنطوريکه مبرهن است دو سال قبل ازامروز، بتاريخ 9 حمل 1382 خورشيدی انديشمندانی در ديار غربت به منظور روشن نگهداشتن ارزش ها فرهنگی ، ماهنامهء را بنام « مشعل » که بازتاب دهنده انديشه های دموکراتيک مردم افغانستان است بنیاد گذاشتند، و در پی آن همزمان با جشن عنعنوی نو روز سايت الکترونيکی « مشعل» به مسئولیت محترم « مصطفی روزبه » با شعار دلپسند : ....................................( مشعلي افروختيم ما درشبستان وجود--------- آفتابا! نور خويش هرگز مکن از ما دريغ ) پايه گذاری نمودند و از آن تاريخ تا اکنون اين دو مرجع ( ماهنامه و سایت مشعل ) افکار روشنگرانه را درزمینهء ( ارائه اخبار موثق ـ تحليل های سياسی تاريخی، علمی فرهنگی واجتماعی در عرصه داخلی و خارجی و ... ) با هم یاری قلم بدستان و اندیشمندان بالنده ودوستان فرهیخته ، ترويج ميدارند که در اين غربت سرا، بهار « مشعل » را در پهلوی سایر نشرات و سایتهای هموطنان بهاری تر و با شگفت تر، و همگراه ترمیخواهیم که بی گمان از اثبات است که نقش وجايگاه محترم« مصطفی روزبه» قابل قدردانی است و همه بايد قدرش را بدانند، زيرا هموطنان عزيزم نيک ميدانند که قاعدتأ روشنفکر و انديشمند نمی تواند انديشه و راهيابی فکرش را در داخل سینه محبوس دارد ، چرا که زندانی کردن فکر و انديشه ويرا به تاريکی می کشاند، روشنفکر محتاج است که بينديشد و نتيجه انديشيدنش را در گفته و یا نبشته هایش از طریق رسانه گروهی ویا ازطریقه مختلف با ديگران سهيم شوند.
نا گفته پيداست که مطبوعات وگسترش انتشار نشريات متنوع ومتفاوت وهمچنان اهميت که رسانه های گروهی در ارتقاء سطح اگاهی و تعالی فرهنگ ودانش عمومی دارند بی گمان يکی ازمهمترين عوامل توسعهء فرهنگی وازنشانه های پويايی و تحرک جامعه است و نيز توسعه فرهنگی به معنای گستردهء آن دربرگيرنده گشايش گفت وگوهای فلسفی و فرهنگی و ادبی و هنری است که نه تنها عامل اصلی رشد بلکه زمينه ساز توسعهء سياسی واقتصادی و پيشرفت علوم ونخستين پيش شرط حل بنيادی مسايل ورفع مشکلات فراگير جامعه است ازاينجاست که مسئولين جرايد واهل قلم نيزبايد به رسالت فرهنگی خود در زمينهء اطلاع رسانی درست و ترويج تفاهم وتقويت حس همبستگی ملی و همزيستی مسالمت آميز آگاه باشند ونيز با توجه به اينکه هر انسان فرهنگی لازم است با ميراث تمدن فرهنگ بشری واز جمله فرهنگ و تاريخ کشور خويش آشنا باشد، تا خوبی ها را از زشتی ها تميز بتوانند بناأ جدأ از حتک حرمت اشخاص واز همه مهمتر از تبليغ خشونت بپرهيزند زيرا که تأثيرات آنی و گستردهء خبرها و گزارشها و تجزيه و تحليل ها و پيام های آنان قابل کتمان نيست، تأثيری که می تواند سودمند و سازنده باشد و در صورت بی مسئوليتی گردانندگان آن لاجرم مضر و خراب خواهد بود، برهمه گان هويداست که پرداختن به کارکرد نشريات ويا رسانه های گروهی بخصوص به جوامع درحال توسعه ازاهميت بسيار برخورداراست اين امر به ويژه در وضعيت کنونی وطن مان افغانستان ، بايد دانست که هيچ اصلاحی و دگر گونی و هيچ بهبود و پيشرفتی درجامعه به وقوع نخواهد پيوست، مگراينکه پيشرفت گفتگوی گسترده وهمه جانبه ميان صاحب نظران و کارشناسان عرصه های گوناگون صورت گيرد، وکيست که هوشياری وبيداری مردم و جايگاه انديشمندان و روشنفکران و متنفذان و نيز فعاليت آزادانهء رسانه های مستقل را دراين فرايند بتواند کتمان کند. از انجائیکه در اثر " انقلاب ارتباطات " جايگاه سنتی نشريات کاغذی رو به کاهش است و بديل آنرا هر چه بيشتر سایتها، بر میدارند طوریکه سینما جای خود را به تلویزیونهای خانگی و یا امروز تلویزیونها جای خود را به کمپیوتر، تعویض میدارند ، بناأ در روندانکشافات صریح تخنیک و تکنولوژی در جوامع صنعتی پيشرفته با احتساب هرچه گسترده ترنقش روشنفکربه کامپيوترهای خانگی کاملأ محسوس است بررسی درجه و عمق تاثيرات چنين فرآيندی از زوايای گوناگون نياز عاجل احزاب ، روزنامه نگاران ، نهاد های پژوهش اجتماعی ، و ديگر علاقمندان می باشد، چنين روندی بويژه نقش روز افزون سايتها در عرصه های مختلف زندگی روزمره زمانی برجسته تر می شوند که از آن بعنوان کتابخانه ء بی انتهای اطلاعات، فراهم کننده ء تسهيلات خدماتی در عرصه های گوناگون و کانال نوين تماس نزديک انسانها در هر گوشه از جهان ، مورد استفاده ء ميليونی قرار گيرد، نه از آن استفاده نا جایز برای جاروجنجال بی معنی ويا تفرقه های بی موزون که خوشبختانه سایت « مشعل » از این گونه مسایل بدور است، بناأ صاحبان سایتها متوجه باشند که گسترش اين جعبه ء جادوئی در جهان و امکان دسترسی فزآينده ء آن بويژه توسط توده ء ميليونی جوامع در حال رشد قطعأ تا ثيرات عميق و غير قابل پيش بينی در روند تحولات اجتماعی ، سياسی و فرهنگی خواهد داشت، بدليل کيفيت اساسأ نوين اين کانال ارتباطی ، بسياری از مسائل حقوقی و قانونی آن در حوزه ء بحث و تحقيق قرار دارد. ازآنجائیکه درکشورعزیزم افغانستان با موجودیت ارتجاع استبداد وخفقان که عمر نوح دارد، آزادی و دموکراسی به مرغ پر شکسته و بی بال ميماند چنانچه رهايش کنند، بر زمين ميخورد و قامت می شکند زيرا به استثنا مورد و زمان اندک بقيه طنز گزنده شده است و از ميان خرمن ها نشرات و شواهد تاريخی بايد گذشت تا کوچک ترين رد پائی از دموکراسی ، عدالت واقعی اجتماعی وحقوق متساوی نژادی را يافت، مخصوصأ بعد ازاين همه آشوب و غوغا وجنک اگر استبداد و بی عدالتی در افغانستان را از صحنه تاريخ سياسی ـ اجتماعی بر گيريم اغراق نخواهد بود که تار و پود فرهنک مان در حالت جنگ به مانند همان مرغ آزادی قامت ميشکند زيرا ريشه های خطر ناک استبداد و خشونت در سنگ بنای فرد، فردمان به ميراث رسيده و تنيده شده است ، چونکه عدم آزادی و دموکراسی يعنی تداوم تمرين استبداد، که زورمندان مرتجع و فرهنگ شکنان برميهن عزيزمان مسبب اصلی آنند چنانچه افغانستان در مسير تاريخ خود مملو از تنک نظری، خشک انديشی و جمود فکری در فضای آگنده از خفقان بوده است .
از انجائیکه ، يکی از علت خوشی های مقطعی و فصلی مردم ما از آمدن تغييرات جدید در کشور منشه همان سرکوب گری و بی عدالتی دو رژيم های قبل ازامروزرا در ذهن تداعی میدارد ولی اینبار مردم با، انباشت سرمایه دست به گریبان است که نابرابری را در جامعه بوجود آورده است، در مسیر این نبشته رسانه های گروهی به گزارش میدهند که( آمدن زمستان سردو برف باری های متواتردر افغانستان باعث مرگ و میر، ومرض، صد ها انسان شده است)، بناأ سوال در میان می آید که : آنانی که از نام جهاد و یا نام های دیگر صاحب مال و منال شده اند و میلیونها دالر سرمایه بحساب های شخصی اندوخته اند چرا توانستند، با چنین مصیبت رسیده گان به همکاری بین المللی بشتابند؟ زیرا آنانی که به زمینهای یخچالی زندگی میکنند می پنداشتند که اگر این قافله سالاران و سر کرده گان دیروز فرزندان شان را تحت نام « جهاد ؟ » سر باز گیری میکردند و دها بار بخاطر هدفهای خودشان در کلبه های گلی و یخچالی شان قدم می گذاشتند و بخاطر دفع اجنبی از کشوراطقالشانرا به جبهات خون و مرگ می فرستادند، نه بخاطردفع بیگانگان بلکه بخاطر ثروت اندوزی خود شان بوده است و اینک امروز این مأمول بر آورده شده است و آنان نیک میدانند که فلم تکمیل شده و امروز باید گامپنی های قدرت و ثروت فلم دیگری تحت نام دیگری و بازیگران دیگری بسازند و در پرده به نمایش بگزارند، دنیاعجیب است یکی قصر شدادی بلند میدارد و آن دیگری در همان زمین از سرمای زمستان قامت می شکند و در زیر هزاران تن خاک مدفون میگردد، یکی با استفاده ازمنابع گرما پنجره های اتاقهای منازلشانرا باز نگهمیدارند و آن دیگری خانه هایشان به یخچالهای جهنم مبدل میشود، بنازم این نوع اسقرار حق وعدالت وقضاوت بشر دوستی را؟ بهر صورت مردم شریف و نجیب مان خود قضاوت بهتر دارندو زشت را از خوب میتوانند تمیز دهند .
از آنچه گفته آمدیم سایت وزین « مشعل » یکی از برازندگی اش در این است که آقای روزبه، بسا ایام با نویسندگان و اهل خبره در تماس بوده و توانسته همگرایی فرهنگی ایجاد کند همانطوریکه درصفحه سایت مشعل نقش است که : (مشعل افتخار دارد وسیلهً تبادل افکار و گفتگو میان همه وطن دوستان، هواخواهان آزادی، صلح، دموکراسی، ترقی و عدالت اجتماعی گردد، و به این ترتیب زمینه نزدیکی و تفاهم را فراهم سازد) این جمله را من یک شعار نمی دانم زیرا خطوط کاری ( جریده و سایت هفته وار مشعل ) و نیز( بیانات ، پیام ها، گزارشات ، اشعار، کارتونها ومقالات همکاران در زمینه مسایل ملی و مسایل تاریخی بین المللی خود گویای حقیقت است به قولی « مشک آنست که خود بویید نه آنکه عطار گوید » پیشبرد کار فرهنگی در شرایط بغرنج سیاسی کار آسانی نیست، همت وصرف وقت میخواهد که محترم « روزبه » دارد، البته مقالات را بی آنکه از ارزش های محتوائی آن کاسته باشد به منظور رفع همه سوء تفاهم خوانندگان عزیر دست کاری میکند و در آرایش کلمات و جملات از لحاظ املایی در ماهنامه و سایت وزین مشعل آراستگی می بخشد، چنانچه همه شاهد هستیم که در اندک مدت با همکاری قلم بدستان و دوستان ، سایت وزین »مشعل «در پهلوی سایر سایتهای افغانان عزیزم به گیرایی تبدیل شده است که ارتقاء آنرا هرچه بیشتر وبا سرعت فرهنگی بیشتر تمنا دارم و بی مناسبت نخواهد بود تاشما ( نويسندگان، شاعران ،هنرمندان، خوانندگان ، محققين و گردانندگان فرهنگ) را بستائيم که باتجمع فرهنگی و آفرينش يک داستان، يک شعر، يک قطعه موسيقی، يک پرده نقاشی، يک عکس و يک صحنهء از زندگی برروی سایت ها، مجلات و جراید، يک تنديس خواب اين جهانخوارهء آزمند فرتوت را بر می آشوبيد، شما را می ستائيم که چراغ انديشه، زيبايی و عشق را بر افروخته ايد تا روشنايی راه تيره و سنگلاخ آگاهی و بهروزی مردم زجر کشيده ما باشد، زیرا ما شنیده وهم دیده ایم که بسياری از شما که برای کلام و انديشه خود تان از هستی وزيست در ميهن تلخ و پريشان و فقر زده ، شکنجه و زندان و مرگ و دسيسه به تن خويش آزموده ايد ویا، کنج خانه های تان کاويده شده است، دست نوشته های تان به يغما رفته است، کتابهای تان پاره پاره شده است، کتابخانه های تان سوزانيده شده است ، قلم های تان شکسته شده است ، سازهای تان از نوا، افتاده است، فلم های تان قيچی شده است، نقاشی های تان دريده شده است، تالارهای سینما و نمايش به روي تان بسته مانده تا تصويری ، نغمه ی، قصه ی و واژه ء به گوش، چشم و دل هنر پذيران تان نرسد ونوای آزادی و خود کفایی را لمس ندارد، شما عزیزان ( نويسندگان، شاعران ،هنرمندان، خوانندگان ، محقيقين و گردانندگان فرهنگ) در این غربت سرای هرحکايت تان چشم اندازی ست، هرشعرتان آفتابی ست، هرنغمه تان نسيم بهاری ست، از برای مردم ميهن ما که از دست گروپ های متعصب و متحجر به رنج و محنت در افتاده ، از اين کلبه غريبانه با احترام به شما فرهنگ سازان، آفرينش گران آثار هنری و انديشه ورزان و بشما سازندگان فرهنگ جامعه بشری که درتيره ناک ترين دوران حيات ملت ما و در يکی از اختناق آميز ترين و ضعيت های فرهنکی و هنری جامعه، با مايهء از هستی و روح خويش و تحمل طاقت فرسا ترين شکنجه های روانی ، اقتصادی و اجتماعی کار خلاق و روشنگرانه خويش را پی می گيريد، درود و سلام گرم می فرستم، زمان بکام تان باد، ای قافله سالاران فرهنگی وطن عزيز و دوست داشتنی مان افغانستان. در پایان بار دیگر برای محترم مصطفی روزبه در پیشبرد مسایل مهم و سرنوشت ساز اجتماعی و فرهنگی تمنای موفقیت دارم .
سراج الدين اديب از دنمارک
April 2nd, 2005


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بیانات، پیامها و گزارشها